زیارت امام رضا
امروز میخوام برات از قبل تولدت بگم : اواخر شهریور 92 بود و من تازه فهمیده بودم قراره به زودی یه کوچولو نازنازی به جمع ما اضافه بشه رفتیم دکتر واسه ویزیت دکتر بعد از معاینه به من و تو استراحت مطلق داد تاکید کرد دو هفته سرکار نرم و برام مرخصی نوشت حالا تصور کن ما هفته بعد واسه مشهد بلیط قطار داشتیم سه روز تمام با خودم کلنجار می رفتم از یه طرف نگران تو بودم از یه طرف دیگه دلم می خواست برم مشهد ، تازه از همه مهمتر اینکه همه با رفتن من مخالف بودن اما امام رضا منو طلبید و خلاصه یه سفر سه روز اونم با قطار رفتیم امام رضا از اونجایی که همه چیز دست خداست من و تو هم زائر امام رضا شدیم
نویسنده :
مامان مریم
11:56